مدرس مشاور لایف کوچ تحول فردی انسیه کریمی نژاد

مدرس مشاور لایف کوچ تحول فردی رسیدن به خودشناسی

چرا تغییر نمیکنیم

دوشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۸، ۰۹:۰۰ ق.ظ

چرا تغییر نمیکنیم؟

اگر همین حالا از شما درباره موفقیت و نحوه دستیابی به اون سوال پرسیده بشه، آیا

توانایی پاسخ گویی به این سوالات رو دارید؟ بدون شک بله! خب حالا مسئله اصلی

اینجاست که با وجود اینکه همه ما کم و بیش آگاهی و اطلاعات لازم رو داریم، پس چرا هیچ

تغییری در روند زندگی ما و مسیر پیشرفت ما رخ نمیده؟ چرا به اهداف و آرزوهایی که در

ذهن ما وجود داره دست پیدا نمیکنیم؟ اگر دنبال این هستید که چرا تغییر نمیکنیم با ادامه

مقاله چرا تغییر نمیکنیم همراه باشید.

چرا تغییر نمیکنیم

عوامل مهم برای اینکه چرا تغییر نمیکنیم؟

  • چرا بالا رفتن سطح آگاهی شما هیچ تغییری برایتان به دنبال ندارد؟
  • غرورتان بزرگ‌ترین سد شماست
  • بیشتر افراد از تغییر هراس دارند
  • من امکانات لازم برای تغییر را ندارم
  • فیلترهای منفی ذهنی
  • فرافکنی و درون فکنی
  • پاداش غلط به رفتارهای غلط
  • عدم پیگیری و اقدام

این موارد، مهم ترین دلایلی بودند برای اینکه چرا تغییر نمیکنیم؟ با ادامه این مقاله همراه

باشید تا درباره این دلایل بیشتر بدانید…

1)چرا بالا رفتن سطح آگاهی شما هیچ تغییری برایتان به دنبال ندارد؟

همگی ما کتاب های متعددی در مورد مباحث موفقیت مطالعه کردیم، به جلسات و کارگاه

های آموزشی زیادی سر زدیم، اساتید و مشاوران زیادی رو ملاقات کردیم. اما هنوز در

همان نقطه ای که بودیم، هستیم، اصلاً چرا تغییر نمی‌کنیم؟

بنظر شما دلایل اینکه ما به این دانسته ها و اطلاعات عمل نمیکنیم چه چیزهایی میتونه

باشه؟

فکر میکنم زمانمناسبی باشه تا برای یک بار هم که شده این دلایل رو به خوبی

بشناسیم و ر اه های فارغ شدن بر اون ها رو یاد بگیریم

چرا تغییر نمیکنیم

2) غرورتان بزرگترین سد تغییر شماست:

فکر میکنم در آشناها و دوستان افرادی رو سراغ دارید که فکر میکنند هر کاری که انجام

میدن درسته و هیچ عیب و نقصی در اونها وجود نداره.

 افرادی که به دارایی های خود میبالند و همیشه از بالا به دیگران نگاه میکنند.

افرادی که به محض خروج هر توصیه ای از دهان فرد دیگرخارج میشه به جای گوش دادن و

عمل کردن به اون، به سرعت دنبال نقص های طرف مقابل میگردند تا ثابت کنند این

شخص در حدی نیست که قرار باشه از اون پیروی کنند.

وقتی سرکلاسی حاضر هستند از هیچ تلاشی برای تحقیر استاد، دریغ نمیکنند و به

اصطلاح حسابی ژست افراد دانا رو به خودشون میگیرند.

به جای اینکه مدام سعی در فخر فروشی و نشان دادن برتری های خودتون داشته

باشید، تلاش کنید تا هرجا سخن با ارزشی رو میشنوید حتما از اون استفاده کنید. زمانی

که در کلاسی حاضر میشید تمام این خودشیفتگی رو از خودتون دور کنید و واقعا خالصانه

به حرف های استاد گوش دید. مطمئن باشید حتی در کلاس بدترین اساتید هم حداقل

یک درس تازه و مهم برای فراگیری وجود خواهد داشت. خودتون رو لایق و آماده برای

دریافت دانش و اطلاعات جدید نشان بدید.

چرا تغییر نمیکنیم

3) بیشتر افراد از تغییر،هراس دارند:

کمتر کسی هست که دوست داشته باشه روال روتین و عادی زندگی خودش رو تغییر

بده. اغلب آدم هااز شرایط فعلی خودشون رضایت دارند و یا حتی اگر هم ناراضی باشند،

میل به ایجاد تغییر ندارند.

دلشون نمیخواد ازمنطقه امنی که برای خودشون درست کردند فاصله بگیرند یا مجبور به

ترک اون باشند.

این منطقه امن میتونه حتی شامل کوچک ترین چیز ها باشه:

* ترس از مورد انتقاد قرار گرفتن توسط دیگران

* ترس از مورد تمسخر قرار گرفتن

* ترس از دست دادن چیزهایی که دارند

* ترس از شکست

* فرار از اعمال تغییرات جدید روی زندگی

* عدم تمایل برای ساخت عادت های جدید

همگی اینها و خیلی از موارد این چنینی نمونه هایی از منطقه امنی هستند، که هر

فردی در زندگی برای خودش ساخته. این افراد اصلا تمایل ندارند، نظمی که در زندگی

برای خودشون درست کردند و باعث راحتی نسبی اونها شده، به هم بریزه یا ذره ای

متزلزل بشه.

اما فراموش نکنید برای رها شدن از این ترس ها که اغلب ما حتی اونها رو به عنوان یک

مانع نمیشناختیم، باید با اونها رو به رو بشید.

* باید توانایی ایستادگی در برابر انتقادات رو داشته باشید.

* باید تغییرات جدید رو به ز راه بدید.

* باید عادت های کهنه و قدیمی ندگیتون رو کنار بگذارید و تبدیل به فرد جدیدی بشید.

اشتباه نکنید. ما هیچ وقت به شما نخواهیم گفت که به یک باره و ناگهانی همه این موارد

رو تغییر بدید. بلکه منظور ما تغییر تدریجی و مستمر هست. چیزی شبیه به اصل کایزن.

همینقدر که هر روز یک قدم به سمت بهبود زندگیتون گام بردارید، بعد از یک سال نتایج

شگفت انگیزی خواهید دید.

چرا تغییر نمیکنیم

 

4) من امکانات لازم برای تغییر رو ندارم:

به محض اینکه پای تغییر کردن و پیشرفت وسط میاد، این جمله  معروف از زبان خیلی ها

شنیده میشه:

افرادی که فکر میکنند باید همه چیز فراهم باشه تا این عزیزان ذره ای انعطاف از خودشون

نشون بدهند و شاید یک حرکت موثر و درست برای رسیدن به هدفشون، انجام بدن.

متأسفانه باید به این دوستان عرض کنم که با این وضعیت و طرز تفکر هیچ وقت به هیچ

نقطه ای نخواهید رسید.

تنها چیزی که همگی ما به خوبی بلدیم و تبحر خاصی هم در اون داریم، بهانه جویی

هست.

کمترین امکانی که خداوند بزرگ در اختیار همگی ما قرار داده، قدرت تفکر و تعقل هست.

واقعا آیا کسی هست که چنین امکانی رو در اختیار نداشته باشه؟

عقل سلیم به من میگه که اگر درباره استفاده از امکاناتت آگاهی نداری و نحوه استفاده

صحیح از اون ها رو برای پیشبرد اهدافت بلد نیستی، میتونی با یک فرد دانا مشورت کنی

و از تجربیاتش بهره بگیری. باور کنید نیمی ازاشتباهات و شکست های ما به این دلیل

هست که هرگز دنبال پیدا کردن روش صحیح برای استفاده از امکاناتی که در دسترس

داریم، نیستیم.

به جای تمرکز بر چیزهایی که ندارید، بهتر هست روی داشته هاتون تمرکز کنید و از اونها

استفاده ببرید. مطمئن باشید گام اول رو که بردارید، بقیه مسیر برای شما هموار خواهد

شد و درهای جدیدی به روی شما باز میشه.

 

 

5) فیلترهای منفی ذهنی:

مانع جدی دیگری که بر سر راه تغییر و تحول انسان­ ها قرار دارد، فیلترهایی است که ما

در مسیر ورودی­ های ذهن خود قرار می دهیم و اجازه نمی دهیم آنچه مطابق برداشت­

های ذهنی ما نیست حتی اگر درست و علمی و مطابق با واقع هم باشد، وارد ذهن ما

شود! انسانی که از سلامت روانی و عقلی برخوردار است در روبرو شدن با مسایل

مختلف به بررسی و تجزیه و تحلیل می پردازد و قبل از رد و یا قبول هر چیزی از درستی و

نادرستی آن آگاه می شود و سپس یا آن را می پذیرد و یا آن را رد می کند. اما انسانی

که خود را اسیر فیلترهای منفی ذهنی کرده است، در مورد هر چیزی از قبل تصمیم خود

را گرفته است و نگهبانان ذهنی او اجازه ورود به امور حتی درست را هم نمی دهند!

چنین افرادی از قبل برای خود پیش­ نویسی نوشته اند و به هر موردی که با این پیش

نویس هم­خوانی نداشته باشد اجازه داده نمی­دهند که به سرزمین­شان وارد شود.

به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می کنم.

اگر شما کتابی در مورد مثبت نگری به یک فرد بدبین اهدا کنید، چون محتوای این کتاب با

محتوای ذهنی فرد بدبین هم­ خوانی ندارد و در تضاد است؛ به محض این که نام کتاب را

مشاهده می کند می گوید: ای بابا مثبت نگری دیگر چه صیغه ای است! در این دنیای پر

از مکر و فریب و نیرنگ، مگر می شود مثبت نگر بود؟!

در صورتی که مثبت نگری یک مهارت است و می توان آن را آموخت و در زندگی از آن بهره

برد.

و یا فردی را در نظر بگیرید که به جلسه­ ای آموزشی دعوت می شود که بناست

کارشناسی در مورد شادی در زندگی صحبت کند. به محض اینکه سخنران شروع می

کند، فردی که از فیلترهای منفی ذهنی دارد، شروع می کند در ذهن خود در مورد

سخنران نظریه پردازی کند. مثلاً : از کجا معلوم که این فرد خودش انسان شادی باشد؟ از

قیافه این فرد پیداست که خودش آدم شادی نیست! نفسش از جای گرم درمی آید! این

آدم برای این به اینجا دعوت شده است که سر ما شیره بمالد و این سخنران با مسئولین

ما دستش در یک کاسه است!

و خلاصه اجازه بررسی دقیق علمی مباحث مطرح شده توسط سخنران را به خود نمی

دهد و به همین دلیل تغییر و تحولی هم در زندگی او صورت نمی گیرد.

و یا برخی از افراد در مورد خودشان از فیلترهای منفی ذهنی به وفور استفاده می­کنند.

مثلاً چنین اظهار می دارند که: ای بابا این موارد دیگر از ما گذشته است! اگر شما هم

جای من بودی مطمئنم که وضعیت من را داشتی! تو که پدر و مادری مثل پدر و مادر من

نداشتی! و یا من یک زن هستم، می فهمی؛ یک زن!

چرا تغییر نمیکنیم

 

6) فرافکنی و درون فکنی

یکی دیگر از موانع تغییر و تحول، فرافکنی و درون فکنی است.

فرافکنی یعنی هر اتفاقی برای فرد می افتد آن را به دیگران نسبت می دهد. چنین

افرادی همیشه انگشت اتهامشان به سوی دیگران است و دیگران را مقصر می دانند. اگر

شکست خورده اند، این دیگران بوده اند که باعث شکست شان شده اند! اگر با

همسرشان مشکل دارند؛ تقصیر دیگران است. اگر در درس و مدرسه مشکل دارند، تقصیر

مدرسه است! خلاصه تنها کسی که در زندگی این­ها مشکل ندارد، خودشان هستند و

هر بلایی که به سرشان آمده از ناحیه دیگران بوده است.

به همین دلیل تغییر و تحول در زندگی­ شان معنایی ندارد، چون خودشان کاره ای نیستند؛

این دیگران اند که چرخ زندگی شان را می چرخانند!

گروهی نیز، درون فکنی می کنند و بر عکس گروه اول، معتقدند که هر بلایی سرشان

آمده از ناحیه خودشان بوده و تقصیر خودشان بوده است. اینان شش دانگ بی لیاقتی

های دنیا را مخصوص به خودشان می دانند و معتقدند هیچ کاری از دست شان ساخته

نیست! و دست به هر کاری بزنند خراب از کار در می­آید! به همین دلیل تغییر و تحول در

زندگی آنان معنا پیدا نمی کند.

چرا تغییر نمیکنیم

7) پاداش غلط به رفتارهای غلط

پاداش غلط دادن به رفتارهای غلط، مانع جدی دیگری است که اجازه نمی دهد افراد به

سمت تغییر و تحول بروند. زن و شوهری را در نظر بگیرید که هر دو بارها و بارها کارهایی

را انجام می دهند تا نشان دهند که برای طرف مقابل ارزش قائل اند. مثلا زن به دفعات

مکرر از خودگذشتگی نشان می دهد و بهترین رفتارها را برای جلب توجه همسرش از

خود نشان می دهد ولی مرد هیچ کدام از این رفتارها را نمی بیند تا بالاخره زن دچار

افسردگی می شود و در این حالت است که مورد توجه مرد قرار می گیرد و دائم مرد به

دارو و درمان زن توجه نشان می دهد. در اینجاست که زن دوست دارد تمام عمر را با

افسردگی طی کند؛ چون در این وضعیت است که دیده شده است و در نتیجه از تغییر و

تحول به سمت درمان فراری می شود.

همین وضعیت برای مرد هم قابل تصور است. مردی که خود را به آب و آتش می زند و

روزی چهارده- پانزده ساعت کار می کند تا رفاه خانواده را تامین کند و این تلاش­ ها تا

زمانی که مرد دچار نوعی بیماری نشده است، توسط اعضای خانواده دیده نمی شود.

وقتی که مرد دچار سیاتیک شد مورد توجه همه قرار می گیرد، مرد عطای هر تغییر و

تحول را به لقایش خواهد بخشید و بیماری را به سلامتی و کار و تلاش ترجیح خواهد داد.

این مساله را می توان در محیط های کاری و اداری هم مشاهده کرد.

چرا تغییر نمیکنیم

8) عدم پیگیری و اقدام:

برخی معتقدند: خواستن، توانستن است. ولی هر خواستنی به توانستن ختم نمی

شود. بسیاری هستند که خیلی دوست دارند جیب پر پولی داشته باشند ولی می بینیم

که ندارند! بسیاری هستند که سال­ هاست می خواهند سیگار را ترک کنند ولی هنوز که

هنوز است سیگار می کشند و بارها گفته اند که این آخرین نخ سیگاری است که می

کشند ولی دریغ از ذره ای اقدام!

خواستنی که همراه با پیگیری و اقدام نباشد، به توانستن ختم نمی شود. تغییر و تحول

عمل و اقدام می خواهد. اگر قصد دارید تغییری در زندگی خود ایجاد کنید از امروز، عمل

گرایی را سرلوحه برنامه های خود قرار دهید.

چرا تغییر نمیکنیم

در مقاله بعدی ادامه این دلایل رو مطرح خواهیم کرد و راهکارهای برطرف شدن اونهارو

هم با شما در میون خواهیم گذاشت…

  • انسیه کریمی نژاد

چرا تغییر نمیکنیم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی