چگونه هوش هیجانی را افزایش دهیم؟(1)
چگونه هوش هیجانی را افزایش دهیم؟
این توصیف برایتان آشنا نیست؟ «فلانی نه قیافه داره، نه تیپ درست و حسابی. اما انگار مهره مار داره. هر جا میره همه
عاشقش می شن.» این توصیف دقیقاً مصداق کسی است که هوش هیجانی بالایی دارد. هوش هیجانی (EI و گاهی EQ)،
که به آن هوش عاطفی یا اجتماعی نیز می گویند، مهارت اجتماعیِ همراهی با مردم، مدیریت عواطف و احساسات در روابط و
توانایی ترغیب و رهبری دیگران است.
حتماً شما هم افراد بسیار باهوشی را دیده اید که همیشه تنها هستند و هیچ دوستی ندارند و بیشتر اوقات خود را در تنهایی
می گذرانند. دلیلش این است که با وجود ضریب هوشی بالایی که دارند، از مهارت اجتماعی رفتار با دیگر انسانها برخوردار
نیستند و هوش هیجانی کمی دارند. این افراد تا زمانی که به تنهایی و در پشت صحنه فعالیت کنند موفق اند، اما به محض
این که قرار باشد وارد یک تیم شوند و با دیگران همکاری کنند به بن بست می خورند. بدون شک این افراد هم اگر بدانند
افزایش هوش هیجانی کار چندان دشواری نیست و با رعایت چند تکنیک امکان پذیر است، هوش خود را از حال تک بعدی خارج
می کردند.
داشتن هوش هیجانی بالا میتونه به هر کسی برای رسیدن به موفقیت در ابعاد مختلف زندگی، چه درخانواده چه در محیط
کار و… کمک زیادی بکنه. خوشبختانه برای تقویت این تواناییهاو در واقع تقویت هوش هیجانی راهکارهایی وجود داره که در
ادامه اونها رو ارائه میکنیم.
که از کتاب بهبود هوش هیجانیتان در یک روز از مجموعه معروف For Dummies انتشارات وایلی به همراه چند منبع
دیگر برگرفته شده است.
1-خودآگاهتر شوید
یکی از حوزههای اصلی هوش هیجانی خودآگاهی است. از بسیاری جهات، این حوزه سنگ بنای تمام حوزههای دیگر است.
بهعنوان نمونه، برای اینکه از عواطف دیگران آگاه شوید لازم است از عواطف خودتان آگاهی داشته باشید.
میتوانید از طریق اَشکال مختلفی ازمدیتیشن یا ذهنآگاهی (mindfulness) از عواطف خود آگاهتر شوید. با ثبتنام در یک
دوره، پیوستن به یک گروه یا استخدام یک مربی، میتوانید از این تکنیکها بهره ببرید تا نسبت به بدن خود، احساساتتان و
افکارتان آگاهتر شوید.
همچنین میتوانید با استفاده از دفتر یادداشتتان برای ثبت احساساتتان در فواصل از پیش تعیینشده مختلف خودآگاهتر شوید.
با افزایش گستره واژگان عاطفیتان و استفاده از آنها برای توصیف طیف کاملی از احساساتتان در طول بخشهای مختلف روز،
میتوانید دریابید چگونه به عواطف خود توجه بیشتری کنید.
علاوه بر توصیف عواطفتان، به شدت آنها نیز توجه کنید. به عواطف خود از ۱ تا ۱۰ نمره دهید. هرچقدر بهتر بتوانید عواطف خود
را بسنجید، راحتتر خواهید توانست بر آنها نظارت داشته باشید و آنها را تغییر دهید.
2-افکار، احساسات و عقاید خود را ابراز کنید
اینکه بدانید چگونه عواطف خود را ابراز کنید اغلب میتواند به شما در مدیریت آن عواطف کمک کند. البته میتوانید همهچیز را
در خودتان نگهدارید و افکار، احساسات یا عقاید خود را با هیچکسی به اشتراک نگذارید؛ اما دنبال کردن این رویکرد نهتنها
دشوار است بلکه زندگی بسیار تنهایی را برایتان رقم خواهد زد. هیچکس واقعاً شما را نخواهد شناخت و شما هم خیلی خوب
نسبت به دیگران شناخت پیدا نخواهید کرد. تمام انسانها میلی مشترک به داشتن روابطی صمیمی با چند فرد مورداعتماد
دارند.
از طرف دیگر، ممکن است انتخاب کنید درونیترین افکار، احساسات و عقایدتان را برای هرکسی بازگو کنید. این رویکرد نیز
میتواند اشتباه باشد. اولازهمه، برخی افراد واقعاً اهمیتی به افکار و احساسات شما نمیدهند. دوم، ممکن است
افشاگریهای شما برخی را آزردهخاطر کنند یا ازنظرشان بیادبانه باشند.
حد وسط را برگزینید که به آن جرأتورزی (assertiveness) گفته میشود. جرأتورزی اشتراکگذاری مناسب افکار،
احساسات و عقاید است. درواقع، لازم است افراد مناسب را در زمان مناسب از موضعتان آگاه کنید.
_یکی از راههای ابرازاحساسات نوشتن افکار و احساسات است.افکار و احساسات خودتون رو یادداشت کنید. همونطور که گفتیم
اشخاصی که هوش هیجانی بالایی دارند، احساسات خودشون رو به خوبی میشناسند.شما هم با نوشتن احساسات
خودتون میتونید این توانایی رو در خودتون تقویت کنید.
نوشتن افکار و احساسات به شما کمک میکنه در اونها دقیقتربشید. همین افزایش دقت به احساسات و افکار باعث میشه
به مرور بتونید احساسات مختلفخودتون رو افزایش بدید و به نوعی خودآگاهی در مورد احساسات خودتون برسید.
داشتن خودآگاهی درباره احساسات درونی، یکی از ویژگیهای مهم افرادی هست که EQ بالا دارند.
درپایان به نکته توجه کنید که افزایش هوش هیجانی یک فرایند زمانبر هست. فرایند زمانبریکه کاملا ارزش هزینه کردن این
زمان رو داره. پس این تمرینات رو انجام بدید و صبورباشید تا به مرور نتیجهی انجام این تمرینات رو در زندگی خودتون به خوبی
ببینید.
3-اشتیاقات درونی خود را کشف کنید
همه گرایش دارند خود را مشغول کار روزمرهشان کنند؛ اما چند نفر واقعاً به خاطر کاری که انجام میدهند برانگیخته و
هیجانزده هستند؟ بسیاری از افراد احساس میکنند در مشاغل خود گرفتار یک برنامه یکنواخت و خستهکننده شدهاند؛ اما
یک نفر به شکلی جادویی آنها را در جایی که هستند قرار نداده است. معمولاً با دنبال کردن فرصتها یا پول افراد درنهایت به
جایگاهی که در آن هستند میرسند.
افراد اندکی کوشش میکنند آن نوع کاری را انجام دهند که واقعاً آنها را هیجانزده میکند. اغلب افراد در اعماق وجود خود
شور و اشتیاقی برای نوعی کار، فعالیت یا علاقه دارند، اما همیشه نمیتوانید بهراحتی آن را بیابید. شاید هنرمندان فقیری را
بشناسید که به امید محقق کردن رؤیاهایشان از مشاغل واقعی اجتناب میکنند. ممکن است بهراحتی نتوانید کاری را بیابید
که نسبت به آن شور و اشتیاق داشته باشید اما با برنامهریزی کافی میتوانید به آن دست پیدا کنید.
4-نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید
به نظر میرسد برخی افراد فکر میکنند در همهچیز خوب هستند. برخی دیگر دائماً نقاط قوت خود را دستکم میگیرند. البته
حالت ایدهآل این است که بهطور دقیق نقاط قوت و ضعف خود را بدانید. خودشناسی در انتخابهایتان در زندگی به شما کمک
میکند. برای مثال، با تمرکز بر نقاط قوتتان میتوانید از زندگی بهره بیشتری ببرید.
دنبال کردن چیزهایی که در آنها خوب هستید و نسبت به آنها شور و اشتیاق دارید – مانند علم، موسیقی، هنر،
نویسندگی، سخنرانی، نجاری یا باغبانی – شما را قادر میسازد زندگی غنیتر و پربارتری داشته باشید. تمرکز بیشازحد بر
نقاط ضعف باعث خواهد شد نتوانید بیشترین بهره را از زندگی ببرید.
وقتی مجبورید تصمیماتی بگیرید، ممکن است چیزهایی به شما الهام شود که به نظر میرسند از احساس درونیتان ناشی
میشوند. انتخابهای خاصی حس خوبی را در شما تداعی میکنند و برخی دیگر ممکن است احساسی دلهرهآور در شما
ایجاد کنند. افراد اغلب بهوسیله دانش عاطفیشان هدایت میشوند درحالیکه ممکن است کاملاً از آن آگاه نباشند.
5-خود را جای فرد دیگر بگذارید
همدلی یک احساس بهشدت قدرتمند است. اغلب سیاستمداران، نیکوکاران و شخصیتهای رسانهای موفق و رهبران اجتماع
و کسبوکار سطح همدلی بالایی دارند.
افزایش توانایی همدلی کردن میتواند به شما کمک کند تا به دیگران نزدیکتر شوید، در زمان نیاز حمایت آنها را داشته باشید
و موقعیتهای پرتنش را کنترل کنید. وقتی به فرد دیگر نشان دهید شما واقعاً درک میکنید او از کجا آمده است، تا سطحی
احترام او را جلب خواهید کرد. برای مثال نشان میدهید شما خودمحور نیستید.
با توجه بیشتر به افراد دیگر همدلی خود را افزایش دهید. وقتی با کسی ارتباط برقرار میکنید بهدقت به او گوش دهید. هم به
چیزی گوش دهید که او به شما میگوید و آنچه میخواهد شما بشنوید. با بهتر شدن در فهمیدن و توجه کردن به آنچه افراد
واقعاً سعی میکنند بگویند، شما همدلی بیشتری پیدا میکنید.
6-عواطف فرد دیگر رامدیریت کنید
اگر بتوانید عواطف افراد پیرامونتان را مدیریت کنید شما مهارت شگفتانگیزی دارید. احتمالاً رهبرانی را دیدهاید که هر جماعت
خشمگینی را میتوانند آرام کنند یا خاطرجمع کنند. از طرف دیگر، احتمالاً همچنین دیدهاید که چگونه برخی افراد میتوانند
عواطف دیگران را درست مدیریت نکنند. به تعداد دفعاتی فکر کنید که مدیرعامل یک شرکت بدون آمادگی کافی مجبور بوده
است در یک موقعیت بحرانی با رسانهها روبرو شود. با زبان بدن نامناسب و استفاده از لحن صدای نادرست یا طفره رفتن از
پاسخ به پرسشها، این رهبران کاری میکردند افرادی که نظارهگر آنها بودند بیشتر احساس رنجش و ناراحتی کنند.
مدیریت عواطف افراد دیگر یک فرایند دومرحلهای است. فقط این دو گام را دنبال کنید:
. همدلی خود را افزایش دهید.
نیاز دارید خود را بهجای فرد دیگر بگذارید و درد، شادی، امیدها یا ترسهای او را احساس کنید. یک راه این است که از افراد
سؤال بپرسید. با پرسیدن و مشاهده کردن اطلاعاتی را که میتوانید کسب کنید. آیا او به ورزش علاقه دارد یا ورزش میکند؟
تیمها و فعالیتهای موردعلاقه او چیستاند؟ خوردن چه غذاهایی را ترجیح میدهد؟ چه چیزهایی باعث میشوند او احساس
شادی یا غمگینی کند؟
. همان واکنشی را نشان دهید که میخواهید دیگران در چنین موقعیتی برای تسکین درد و رنجتان در برابر شما داشته باشند.
مدیریت عواطف فرد دیگر نیازمند سطح خاصی از مهارت را میطلبد. اول نیاز دارید بدانید به کجا میخواهید فرد را سوق دهید.
آیا برای مثال میخواهید فرد را خوشحال، آرام، هشیار یا آگاه کنید؟ پس از اینکه تصمیم گرفتید میخواهید او چه احساسی
پیدا کند، سپس باید بدانید چگونه او را به آن سمت هدایت کنید.
به آخرین باری فکر کنید که به یک سخنران الهامبخش گوش کردید یا فیلمی را دیدید که واقعاً شما را متحول کرد. تجربههای
تأثیرگذار معمولاً با یک زمینهسازی همراه هستند که از آن طریق سخنران یا کارگردان فیلم صحنه را برای موقعیتی که
میخواهد شما ازنظر احساسی به آن برسید، آماده میکند. شما میتوانید این زمینهسازی را خودتان با انتخاب یک هدف یا
آگاه کردن فرد از اینکه کجا میخواهید بروید، ایجاد کنید.
برخی نمونهها عبارتاند از:
- ما باید با آرامش این موقعیت را بررسی کنیم.
- بهعنوان افراد یک خانواده نیاز داریم بدانیم چه خبر است.
- چیزهای بدی اتفاق افتاده است و باید هشیار باشیم.
سپس میتوانید سراغ داستانها و مثالها بروید. لازم است به فرد دیگر بقبولانید شما هر دو در یک طرف جبهه هستید – و به
نفع هر دوی شماست که درکی مشترک داشته باشید. با انطباق بین وضعیت بدن، صدا و پیامتان، شما میتوانید پیامی قوی
منتقل کنید که قادر است عواطف فرد دیگر را بهجایی که میخواهید نزدیکتر کند.
7-نظر دیگران را جویا شوید
دیدگاه ما نسبت به خود با آنچه دیگران می بینند متفاوت است. از یکی از دوستان یا همکاران خود بپرسید واکنش شما زمانی
که آنها هیجان زده می شوند چگونه است؛ پاسخ هایی که دریافت می کنید به شناخت بهتر از خودتان کمک می کند.
8-مکث کنید
مکث کردن به اندازه چند ثانیه تفکر قبل از انجام کار یا صحبت کردن، کوتاه و آسان است اما این مسئله اکثر اوقات به دلیل
عواملی مانند استرس و عصبانیت مورد غفلت قرار می گیرد. مکث کردن را با تأمل و صبر پیش از پاسخ به پیام ها، یا ارسال
نظرات در شبکه های اجتماعی تمرین کنید.
9-موضع تهاجمی را رها کنید
پذیرش انتقادات معمولاً کار سختی است و در چنین شرایطی دو راه وجود دارد: به هیجانات اجازه دهید که واکنش های شما
را کنترل کنند، یا خود کنترل ماجرا را در دست گرفته و از انتقادات درس بگیرید. هیچگاه اجازه ندهید که هیجانات جلوی پذیرش
بازخوردهای منفی را در شما بگیرند، از این بازخوردها در جهت پیشرفت استفاده کنید.
10- نه گفتن را یاد بیاموزید
کسانی برخوردار است که خود را برای رضایت دیگران به آب و آتش می زنند.
افزایش خودکنترلی موجب افزایش هوش هیجانی می شود. نه گفتن یکی از سخت ترین مهارت ها در این راه است و دو
بخش دارد . اول باید یادبگیرید که با مهار انگیزه ها و به تعویق انداختن رسیدن به خواسته هایتان، به خودتان نه بگویید. سپس
یادبگیرید که چطور به دیگران که از شما تقاضایی دارند که نمی توانید یا نمی خواهید به آن پاسخ دهید، نه بگویید. می توان در
عین رعایت ادب و احترام نه گفت. و کسی که این گونه نه می گوید، در دراز مدت خود نیز از احترام بیشتری نسبت به کسانی
برخوردار است که خود را برای رضایت دیگران به آب و آتش می زنند.
با قسمت دوم چگونه هوش هیجانی را افزایش دهیم در مقاله بعدی با ما همراه باشید
سلام ، واقعا مفید بود اینجارو من تو گوشیم سیو کردم بعدا بیام بچرخم اینجا
تور کربلا
ممنون ازتون